راهی به سوی آزادی
بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم ربنا تقبل منا إنک انت السمیع العلیم
اللهم صل علی فاطمه و ابیها و بعلها و بنیها و سر مستودع فیها
باز آمدم چون عید نو تا قفل زندان بشکنم این چرخ مردم زار را چنگال و دندان بشکنم
بسم الله الرحمن الرحیم
اشکی در تلاوت قرآن در زمان جنگ،همراه مقام معظم رهبری به طرف لشگر 25 کربلا می رفتیم.دربین راه،راننده رادیوی ماشین را روشن کرد.رادیو در حال پخش ایاتی از کلام الله مجید بود. چند آیه که تلاوت شد،آیةالله خامنه ای شروع کردند به زمزمه نمودن.آیه های قرآن مجید را همراه با رادیو می خواندند و گریه می کردند.ایشان با گوشه چفیه ای که دورگردن داشتند،اشک چشم خود را پاک می کردند. من در آن روز،درس بسیار بزرگی از معظم له گرفتم و با دیدن آن صحنه،خیلی دلگرم شدم. چه افتخاری بالاتر از این که چنین بزرگانی هدایت کننده و فرمانده ما هستند. سند :«سردار سرتیپ پاسدار مرتضی قربانی؛کتاب پرتوی از خورشید اثر علی شیرازی» مطالعه این کتاب را به دوستان سفارش می کنم. دو شنبه 25 مهر 1390برچسب:, :: 6:28 :: نويسنده : منور خاکی بسم الله الرحمن الرحیم دو شنبه 25 مهر 1390برچسب:, :: 6:25 :: نويسنده : منور خاکی مولی علی «علیه السلام»: مولی علی «علیه السلام»:
عقل تو را کفایت کند که راه گمراهی را از رستگاری نشانت دهد. (نهج البلاغه،حکمت 421) چهار شنبه 20 مهر 1390برچسب:, :: 1:14 :: نويسنده : منور خاکی
بسم الله الرحمن الرحیم
خاطره ای از شهید باقری متوسلیان، خرازی، همت ، ردانی پور و ... خیلی سر وصدا می کردند و از تدارکات تا طرح عملیات و آموزش بسیجی ها گلایه داشتند.حسن باقری،خطاب به همه آنها گفت:می خواهید بریم آمریکا از تکاورهای آموزش دیده قوی هیکلشون براتون بیاریم؟بابا باید با همین بچه بسیجی های شهری و دهاتی کار کنید.اگر می تونید،اینها رو بسازید.او حریف همه بود.
به نقل از کتاب :مجموعه خاطرات 14«شهید حسن باقری»
صفحه قبل 1 صفحه بعد موضوعات آخرین مطالب آرشيو وبلاگ نويسندگان |
||
![]() |